کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۱

۱

فصل گل روی تو جوان ساخت جهان را

حسن تو ازین باغ برون کرد خزان را

۲

بر طاقت ما کار چنین تنگ مگیرید

ای خوش‌کمران تنگ مبندید میان را

۳

بر سبزهٔ نوخیز خطت می‌نگرد زلف

زآن‌سان که به حسرت نگرد پیر جوان را

۴

مژگان تو خنجر به رخ ماه کشیده

ابروت زده بر سر خورشید کمان را

۵

از بس که درین بادیه‌ام راهبری نیست

خضر ره خود می‌شمرم ریگ روان را

۶

خاموشی پروانه کند کار خود آخر

ای شمع بیندیش و نگهدار زبان را

۷

چشمان تو ترک دل عاشق نتواند

با شیشه‌گران کار بود باده‌کشان را

۸

پیش که برم شکوه کلیم از ستم دوست

از مه نستاند چو کسی داد کتان را

تصاویر و صوت

دیوان کلیم کاشانی » تصویر 10
دیوان کلیم همدانی » تصویر 254
کلیات دیوان کلیم » تصویر 160
دیوان ابوطالب کلیم کاشانی به تصحیح پرتو بیضایی - تصویر ۱۰۵
دیوان ابوطالب کلیم همدانی به کوشش محمد قهرمان - ابوطالب کلیم همدانی - تصویر ۳۰۶

نظرات

user_image
محدثه مرنگی
۱۴۰۲/۰۵/۲۵ - ۱۲:۲۴:۱۹
خیلی زیباست...نصف ابیات تشبیه مرجع داره