کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۱۰۹

۱

کوهکن تعلیم خارا سفتن از استاد داشت

هر چه کردار از کاوش مژگان شیرین یاد داشت

۲

کوه طاقت بودم اما تا فراقت رو نمود

هر سو مویم تو گوئی تیشه فرهاد داشت

۳

تخم اشکی از برای دیده ما واگذار

اینچنین خواهی دیار درد را آباد داشت

۴

میل هر جانب که کردم سیل اشکم برده است

کی سلیمان اینچنین حکم روان بر باد داشت

۵

گر کلیم افتاد مقبول درش پردور نیست

هم سر شوریده بودش هم دل ناشاد داشت

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم همدانی به کوشش محمد قهرمان - ابوطالب کلیم همدانی - تصویر ۳۴۳

نظرات