
کلیم
غزل شمارهٔ ۱۱
۱
نیلگون شد فلک از تیرگی اختر ما
گردد آئینه سیه تاب ز خاکستر ما
۲
بیکسانیم، گذاری به سر ما که کند؟
مگر از گریه گهی بگذرد آب از سر ما
۳
ایدل انگار که چون تیغ به بند افتادیم
بهتر آن است که ظاهر نشود جوهر ما
۴
نه تذرویم نه طاووس چه در ما دیده است
که پرد دیدهٔ دام از پی بال و پر ما
۵
روی گرمی چو نبینیم به کس وانشویم
نخل مومیم بجز شعله نچیند بر ما
۶
نشئه از باده ندیدیم و طرب از مستی
خاک محنت زدهای بود گل ساغر ما
۷
اشک اختر همه از دیدهٔ گردون بچکد
مصلحت نیست که دودی بکند مجمر ما
۸
پیش این جوهریانی که درین بازارند
قیمت رشته فزونتر بود از گوهر ما
۹
نیست دور از اثر طالع پست تو کلیم
که بچاه افتد اگر سیر کند اختر ما
تصاویر و صوت



نظرات