کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۱۵

۱

دلا بر چشم تر نه آستین را

چه می‌پوئی عبث روی زمین را؟

۲

ز محراب دو ابروی تو پیداست

که با خود کرده روی کفر و دین را

۳

ز موی پوست تخت فقر بافند

ملایک رشتهٔ حبل‌المتین را

۴

بغیر از عجب از تحسین ندیدم

بدل کردم به نفرین آفرین را

۵

شکست ایام گوهرهای بی‌عیب

که سازد سرمه چشم عیب‌بین را

۶

ز نه خرمن که دارد کشت افلاک

نبینی بهره‌ور یک خوشه‌چین را

۷

به حکاکی چه استاد است چشمت

کَند از جنبش مژگان نگین را

۸

دوات از کلک فکرم سر نپیچد

عجب ربطی است با دست آستین را

۹

کلیم آن می که کوه غم ز دل برد

نبرد از روی او چین جبین را

تصاویر و صوت

کلیات دیوان کلیم » تصویر 164
کلیات طالب کلیم کاشانی ـ ج ۱ (بر اساس نسخه ملکی کلیم) به کوشش مهدی صدری - طالب کلیم کاشانی - تصویر ۱۴۰

نظرات