کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۱۵۵

۱

همیشه کارم در کار خیر تأخیرست

که توبه مانده درست و بهار کشمیرست

۲

درین چمن نرود عهد خوشدلی بشتاب

ز موج سبزه بپای نشاط زنجیرست

۳

نقیض گیری افلاک را چه می دانی

علاج عقده دشوار ترک تدبیرست

۴

بپوش جوهر خود را که از بلا برهی

کزین گناه گرفتار بند شمشیرست

۵

جنون بخانه زنجیر اگر پناه برد

بجاست خانه تاریک، عقل دلگیرست

۶

بصیدگاه محبت که صیدها رامند

رمی که باشد صیاد را زنخجیرست

۷

زدلخراشی کز جور آسمان دیدم

هلال عیدم در دیده ناخن شیرست

۸

دلم که رد فروشنده و خریدارست

ز تیره بختی همدرد بنده تیرست

۹

دلم که بهره زخوبان نمی برد گوئی

که باغبانی در بوستان تصویرست

۱۰

سپهر تفرقه افکن کلیم ز آتش رشک

کباب الفت پیوند شکر و شیرست

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم کاشانی به تصحیح پرتو بیضایی - تصویر ۱۶۶

نظرات