
کلیم
غزل شمارهٔ ۱۷۰ - در مدح شاهجهان
۱
کردست تیغت از سر خصم ابتدای فتح
اینست ابتدا چه بود انتهای فتح
۲
ای از ازل بقامت شمشیر نصرتت
همچون غلاف آمده چسبان قبای فتح
۳
آمد ز بحر لطف الهی بدرگهت
چون موج سوی ساحل فتح از قفای فتح
۴
بر دوش باد سیر کند همچو بوی گل
در گلشن جهان خبر غمزدای فتح
۵
سرها که همچو غنچه نشکفته چیده اند
مشت گلیست از چمن دلگشای فتح
۶
بر آب کس بنا ننهد، دست قدرتت
دایم بر آب تیغ گذارد بنای فتح
۷
سوفار را چو غنچه زبان تر زبان شود
در عرصه ای نبرد ز شوق صلای فتح
۸
مردان کار همچو نی تیر یک بیک
پا کرده سخت و بسته کمر از برای فتح
۹
ابرو مثال موی دمد از زبان تیغ
از بس کند برای دلیران دعای فتح
۱۰
تیغ و سنان بحال زره رشک می برند
کو از هزار دیده به بیند لقای فتح
۱۱
گلزار رزم شاه جهان پادشاه را
آن بلبلم کلیم که دارم نوای فتح
تصاویر و صوت


نظرات