کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۱۹۳

۱

هرگز سر شکایت من وا نمی شود

این در گرفته شد بزدن وا نمی شود

۲

روی تو بر بهار زبس کار تنگ کرد

یک غنچه در فضای چمن وا نمی شود

۳

بستم بسی ببال هما بهر امتحان

یکبار بختنامه من وا نمی شود

۴

خمیازه در خمار گشاید مگر لبم

ورنه بحرف و صوت دهن وا نمی شود

۵

خاک وطن کلیم زبس غم فزا شده است

گل تا بود مقیم چمن وا نمی شود

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم کاشانی به تصحیح پرتو بیضایی - تصویر ۲۵۴
دیوان ابوطالب کلیم همدانی به کوشش محمد قهرمان - ابوطالب کلیم همدانی - تصویر ۴۲۹

نظرات