کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۱۹۶

۱

گر حق نگری لایق منصور نباشد

داری که ز چوب شجر طور نباشد

۲

سهلست، بغمنامه ما یک نظر افکن

این مهر و وفائیست که منظور نباشد

۳

کی پنبه کند کار نمک بر سر داغم

بخت من سودا زده گر شور نباشد

۴

یارب نمک لعل لبت باد حرامش

هر زخم جفای تو که ناسور نباشد

۵

در خویش توان دید چوبینش بکمالست

آن کعبه مقصد که رهش دور نباشد

۶

دست هوسم از لب ساغر نشود دور

تا پای امیدم بلب گور نباشد

۷

کوریست که با دستکش خویش نسازد

گر عقل ترا نفس تو مأمور نباشد

۸

گر اهل رضا راه بفردوس نیابند

در دوزخشان شعله کم از نور نباشد

۹

قسمت بکلیم از اثر بخت بد افتاد

کامی که میسر بزر و زور نباشد

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم کاشانی به تصحیح پرتو بیضایی - تصویر ۱۸۲

نظرات