کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۲۴۴

۱

به غیر از می کسی از عهدهٔ غم برنمی‌آید

زمان غصه بی‌ایام مستی سر نمی‌آید

۲

تغافل بر شراب از توبه هرکس زد پشیمان شد

به استغنا کسی با دختر رز بر نمی‌آید

۳

زمین دل اگر از آب حیوان پرورش یابد

گیاه عیش از آنجا بی‌نم می برنمی‌آید

۴

مگر در سینه پردرد مهمانست پیکانش

که امشب پاره‌های دل به چشم تر نمی‌آید

۵

منم آن بی‌کس و بی‌آشنای کنج تنهایی

که غیر از پرتو مهر از درم کس در نمی‌آید

۶

فریب مهربانی می‌خورد از دشمنان لیکن

حدیث دوستیش از دوستان باور نمی‌آید

۷

کلیم ارنه به یاد نرگس مستانه‌اش نو شد

شراب از سرگرانی جانب ساغر نمی‌آید

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم همدانی به کوشش محمد قهرمان - ابوطالب کلیم همدانی - تصویر ۴۵۸
دیوان ابوطالب کلیم کاشانی به تصحیح پرتو بیضایی - تصویر ۲۰۳

نظرات