کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۲۶۴

۱

گرچه اول رنجش بیمار از آن سو می‌شود

دارد این خوبی که صلح از جانب او می‌شود

۲

رونق خوبیت باید مگسل از روشندلان

گل جدا از شمع چون افتاد بدبو می‌شود

۳

بر سر خاکش به جای شمع تیری می‌نهد

هرکه قربان کمانداران ابرو می‌شود

۴

گفت احوال نهان را گریه‌ام با آب و تاب

روز اول طفل اشک ما سخنگو می‌شود

۵

بر دورویی چون مدار عالمست آخر چرا

کار ما با هرکسی کافتاد یک‌رو می‌شود

۶

پیرو دل را هزاران دردسر آید به پیش

طفل چون رو بیش باید بیش بدخو می‌شود

۷

طاعت ما هم به سوی آسمان‌ها می‌رود

روز محشر چون به عصیان هم ترازو می‌شود

۸

بس که می‌میرد برای خشم و ناز او کلیم

عندلیب غنچه‌های چین ابرو می‌شود

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم کاشانی به تصحیح پرتو بیضایی - تصویر ۲۱۰

نظرات