کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۲۸

۱

به‌غیر خانهٔ زنجیر و دیدهٔ تَرِ ما

کدام خانه که ویران نگشت بر سر ما؟

۲

به‌حیرتم که خبر چون به سنگ حادثه رفت

که صلح کرد می مدعا به ساغر ما

۳

ز گرمی تب ما تا شود طبیب آگه

کفی سپند فشاند به روی بستر ما

۴

به سینه صافی و روی گشاده چون ما نیست

مگیر آینه گو خویش را برابر ما

۵

ازین سرایت سرگشتگی توان دانست

که همچو گردش دام است سیر اختر ما

۶

دل از جفای که نالد شکایت از که کند؟

به شهر طفلان افتاده مرغ بی پر ما

۷

دگر چه بخیه چه مرهم؟ ز هر دو کار گذشت

که زخم همچو قفس گشت دور پیکر ما

۸

کدام بزم طرب را جدا ز روی تو دید

که می ز آب سیه شد به چشم ساغر ما؟

۹

دماغ درد سر دولت از کجاست کلیم؟

گرفتم این‌که هما سایه کرد بر سر ما

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم کاشانی به تصحیح پرتو بیضایی - تصویر ۱۱۵
دیوان ابوطالب کلیم همدانی به کوشش محمد قهرمان - ابوطالب کلیم همدانی - تصویر ۳۲۰
کلیات طالب کلیم کاشانی ـ ج ۱ (بر اساس نسخه ملکی کلیم) به کوشش مهدی صدری - طالب کلیم کاشانی - تصویر ۱۵۵

نظرات