
کلیم
غزل شمارهٔ ۳۲۶
۱
ریاض ملک را دیگر بهار دلگشا آمد
بفرق دوست از نو سایه بال هما آمد
۲
بروی ترکش اقبال تیر رفته برگشته
دعای مستجاب از آسمان حاجت روا آمد
۳
ز گرد موکب اقبال چشم بخت روشن شد
بباغ خاطر افسردگان آب بقا آمد
۴
بهای سرمه با خاک سیه خواهد برابر شد
چنین کز گرد راهت کاروان توتیا آمد
۵
ازین کحل الجواهر قسمت من بیشتر باید
که اندر راه او چشم امیدم چارتا آمد
۶
مبارک رجعتت مستلزم صدگونه عشرت شد
ببین تا آمدی نوروز فیروز از قفا آمد
۷
کلیم از باغ امیدت گل شادی بدامن کن
نهال خوشدلی را موسم نشو و نما آمد
نظرات