کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۳۳

۱

هر کس به قبله‌ای کرد روی نیاز خود را

هندو صنم پرستد، من سرو ناز خود را

۲

نگذاشت آستانش در جبهه‌ام سجودی

بی‌سجده می‌گذارم اکنون نماز خود را

۳

در کنج نامرادی تا کی ز منع دشمن

در زیر سر گذارم دست دراز خود را؟

۴

از نقش پا به رشکم گرچه همی‌گذارد

بر آستان جانان روی نیاز خود را

۵

پروانه‌سان نگردد هردم به گرد شمعی

خواهد کلیم بیدل عاشق گداز خود را

تصاویر و صوت

نظرات