کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۳۴

۱

ترک چشمت می‌کند آماج‌گه محراب را

ما طمع داریم ازو دل‌جویی احباب را

۲

با ستمکاران گیتی بد نمی‌گردد سپهر

عید قربان است دایم خانهٔ قصاب را

۳

منزل نزدیک‌تر دارد خطر هم بیشتر

می‌دهد دوری ساحل مژدهٔ نایاب را

۴

عاقلان را با خم زنجیر زلفت همسری است

یاد می‌گیرند ار دیوانه‌ها آداب را

۵

بر ستمگر بیشتر دارد اثر تیغ ستم

عمر کوتاه از تعدی می‌شود سیلاب را

۶

گر سواد زلف چندی دیرتر روشن شود

مصحف رویت نمی‌خواهد زخط اعراب را

۷

زخم تیغت قبلهٔ دل‌ها است چسبان‌تر خوش است

ابروان پیوسته می‌باید بلی محراب را

۸

چون هدف ما یک طرف تا چند و خلقی یک طرف

کوه از یک تیغ می‌نالد بنازم تاب را

۹

یک سبب پیدا نکرد از بهر ناکامی خویش

گرچه بر هم زد کلیم این عالم اسباب را

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم کاشانی به تصحیح پرتو بیضایی - تصویر ۱۱۸

نظرات