کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۴۴۰

۱

جنس کساد چار سوی ناروائیم

گوئی بشهر دلشکنان مومیائیم

۲

در پرده بهتر است نمود وجود من

رنگ خجالتم چه بود، خودنمائیم

۳

فقرم ز چهره رنگ سیاهی نشسته است

در کنج بیکسی شب بیروشنائیم

۴

چین جبین بکس نفروشد کمال من

با نیک و بد چو آینه خوش آشنائیم

۵

تغییر وضع اگر همه یکدم بود خوشست

در حسرت ترقی تیر هوائیم

۶

چون شیشه رنگ خجلتم از چهره ظاهرست

سامان پذیر گردد اگر بینوائیم

۷

فکرم زبحر فیض گدائیست گنج بخش

هر جا سفینه است پر است از گدائیم

۸

قحط نمک بکان ملاحت اگر فتد

خوبان کنند چاره ز داغ جدائیم

۹

در راه خاکساری و افتادگی کلیم

چون جاده ام، ندیده کسی نارسائیم

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم همدانی به کوشش محمد قهرمان - ابوطالب کلیم همدانی - تصویر ۵۶۷
کلیات طالب کلیم کاشانی ـ ج ۱ (بر اساس نسخه ملکی کلیم) به کوشش مهدی صدری - طالب کلیم کاشانی - تصویر ۶۳۲

نظرات