کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۴۴۸

۱

فرصتی کو که دوای دل رنجور کنیم

پنبه شیشه می مرهم ناسور کنیم

۲

طمع خام نشد ز آتش حرمان پخته

گر بدوزخ برویم آرزوی حور کنیم

۳

خدمت بزم شراب تو زما می آید

می توانیم که از گریه گزک شور کنیم

۴

از پی کینه ما تیغ به بندد بمیان

ما اگر دست هوس در کمر مور کنیم

۵

زندگی بسکه زبیداد فلک تلخ شده است

خسته به شه را پرسش رنجور کنیم

۶

پرده هرچند فزون جلوه افشا خوشتر

فهم این نکته ز راز دل طنبور کنیم

۷

چاره زاریست بر دلبر مغرور کلیم

نتوانیم چو رامش بزر و زور کنیم

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم کاشانی به تصحیح پرتو بیضایی - تصویر ۲۸۶
دیوان ابوطالب کلیم همدانی به کوشش محمد قهرمان - ابوطالب کلیم همدانی - تصویر ۵۷۱

نظرات