کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۴۷۳

۱

خوش آن غیرت که بی‌خود جانب دلدار می‌رفتم

دمی کز خویش می‌رفتم به کوی یار می‌رفتم

۲

خوش آن خلوت‌سرا کز اتحاد حسن و عشق آنجا

تو از می مست می‌گشتی و من از کار می‌رفتم

۳

وداع با به راه او پر و بالست سالک را

ز خود در پیش می‌بودم چو بی‌رفتار می‌رفتم

۴

کنون گر گلستان در دامنم باشد نمی‌بینم

گذشت آن کز پی یک گل به صد گلزار می‌رفتم

۵

به عزلت عادتی دارم که گر از گوشه خلوت

به گلزارم کسی بردی به پای دار می‌رفتم

۶

نشانش را ز خود چون یافتم در جستجوی او

به گرد خویشتن گردیده چون پرگار می‌رفتم

۷

دگر تقریب رفتن چون به بزم او نمی‌دیدم

برای پرسش آن نرگس بیمار می‌رفتم

۸

کلیم از یاد کس رفتن اگر در دست من بودی

چون برق از خاطر این چرخ کج‌رفتار می‌رفتم

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم کاشانی به تصحیح پرتو بیضایی - تصویر ۲۹۶
کلیات طالب کلیم کاشانی ـ ج ۱ (بر اساس نسخه ملکی کلیم) به کوشش مهدی صدری - طالب کلیم کاشانی - تصویر ۵۶۲

نظرات