کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۵۴۹

۱

جنون تا بداد اسیران رسیده

ز داغش چه سرها بسامان رسیده

۲

غم از هر طرف ساغری پیشم آرد

چو هشیار در بزم مستان رسیده

۳

نه از لخت دل خانه ام گلستان شد

کزین گل بخار بیابان رسیده

۴

ز شوق تماشای تو باز گشته

بچشمم سرشک بدامان رسیده

۵

بچشم من از هر نسیمی که آید

سلامی ز خار مغیلان رسیده

۶

ز بر گشتگی های بخت سیاهم

خبرها بآن زلف و مژگان رسیده

۷

کلیم از نگون بختی خود چه نالی

ببین ناله ات را بکیوان رسیده

تصاویر و صوت

نظرات