کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۵۵

۱

عشق را بخت تیره در کار است

جلوهٔ شمع در شب تار است

۲

خوش به گرد سر تو می‌گردد

جگرم خون ز رشک دستار است

۳

بس‌که بازار خار و خس گرم است

شاهدِ گل غریب گلزار است

۴

رشک ابروی تو ز کارش برد

پشت محراب زان به دیوار است

۵

موبه‌مویم ز بس‌که مضطرب است

کوکب داغ سینه سیار است

۶

سینه بی‌ناوکی نخواهد ماند

مرغ این آشیانه بسیار است

۷

نیست مژگان به گرد چشم کلیم

در رهت پای دیده بر خار است

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم همدانی به کوشش محمد قهرمان - ابوطالب کلیم همدانی - تصویر ۴۷۷
دیوان ابوطالب کلیم کاشانی به تصحیح پرتو بیضایی - تصویر ۱۲۷

نظرات