
کلیم
غزل شمارهٔ ۶۴
۱
دائم گله چرخ دلا ورد زبان چیست؟
گر ناوک خاری رسدت جرم کمان چیست؟
۲
بیباکی آن غمزهٔ خونریز از آن است
کز تیر نپرسند که تقصیر کمان چیست؟
۳
گر خاکنشینان فلکسیر نباشند
بر چرخ پس این جادهٔ کاهکشان چیست؟
۴
از خویش جهان را ز غم خویش نهان کن
کآگه نشود لب که ترا ورد زبان چیست؟
۵
آن خال که در کنج لبت کرده فروکش
گر گوشهنشین است سپاه دل و جان چیست؟
۶
مرد ره اگر گرم طلب نیست درین راه
در بادیه سرگشتگی ریگ روان چیست؟
۷
در پیری اگر باشد امیدی ز شکفتن
دایم گره قبضه به ابروی کمان چیست؟
۸
بیرون نکشم پا ز گل اشک ندامت
تا یافتهام قاعدهٔ راهروان چیست
۹
تا هست کلیم آگهی از صرفهٔ کارت
با عقل سبک آرزوی رطل گران چیست؟
تصاویر و صوت

نظرات