کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۷۵

۱

سردمهری‌های دوران را تلافی از تب است

سوزن خار ملامت‌ها ز نیش عقرب است

۲

نه همین ما می‌گدازیم از غم بخت سیاه

هرکجا روشندلی دیدیم شمع این شب است

۳

ناله هرجا می‌رسد رنگ دگر بر می‌کند

آتش غم‌خانه و باد چراغ کوکب است

۴

بی‌دلان از یک نگاه گرم از جا می‌روند

ظرف‌های طاقت ما را مگر یک قالب است

۵

گفتگوی اهل عالم بر سر دنیا به هم

جمله‌ بی‌اصلست جنگ طفل‌های مکتب است

۶

از خدا کامی اگر خواهی، به از آرام نیست

در حقیقت یک سوال است و در او صد مطلب است

۷

قطع راه کعبه و بتخانه در یک گام کرد

طی ارض عارف از گام فراخ مشرب است

۸

دانهٔ دام ملایک در زمین حسن تست

کس نمی‌داند دُر گوش است یا خال لب است

۹

از طبیبان حال خود پوشیده چون دارم کلیم

جامه‌ام پیراهن فانوس از تاب و تب است

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم همدانی به کوشش محمد قهرمان - ابوطالب کلیم همدانی - تصویر ۳۵۸
کلیات طالب کلیم کاشانی ـ ج ۱ (بر اساس نسخه ملکی کلیم) به کوشش مهدی صدری - طالب کلیم کاشانی - تصویر ۱۷۰

نظرات