کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۸۹

۱

جلوهٔ پیچ و خم از موی کمر خواهد رفت

تاب این رشتهٔ باریک بدر خواهد رفت

۲

دل ز سودای سر زلف تو خواهد واسوخت

از سر مجمرم این دود بدر خواهد رفت

۳

یک جهان بار شکایت ز جهان خواهد بست

هر که از کشور هستی به سفر خواهد رفت

۴

خار هم در قدم راهروان در سفر است

گل سپر گر نشود تا به جگر خواهد رفت

۵

سفر ملک فنا ایدل اگر خواهی کرد

وقت شد قافلهٔ شمع سحر خواهد رفت

۶

گر چنین شعله کشد کینهٔ یاران وطن

چون شرر در سفرم عمر بسر خواهد رفت

۷

به کمال ار برسد رابطهٔ راز و نیاز

دود شمع از سر پروانه بدر خواهد رفت

۸

چرخ با صاف‌دلان بس‌که بهانه طلب است

رشته گر پاره شود آب گهر خواهد رفت

۹

گوش بر گریه‌ام افکن که سخن از تف دل

آب خواهد شد و از دیدهٔ تر خواهد رفت

۱۰

گر به شمشیر دهد تاب تف خون کلیم

جوهر از تیغ برون همچو شرر خواهد رفت

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم همدانی به کوشش محمد قهرمان - ابوطالب کلیم همدانی - تصویر ۳۸۹
دیوان ابوطالب کلیم کاشانی به تصحیح پرتو بیضایی - تصویر ۱۳۹
کلیات طالب کلیم کاشانی ـ ج ۱ (بر اساس نسخه ملکی کلیم) به کوشش مهدی صدری - طالب کلیم کاشانی - تصویر ۲۸۲

نظرات