کلیم

کلیم

غزل شمارهٔ ۹۹

۱

ز اختر طالع که مهر او همه کین است

خیر ندیدیم اگر چه خیر درین است

۲

دوست به هیچم فروخت با همه زاری

یار فروشی درین زمانه همین است

۳

آینهٔ حسن و عشق روی برویند

شوری بختم از آن لب نمکین است

۴

دیده عزیز است از سرشک جگرگون

قیمت خاتم به اعتبار نگین است

۵

در دل ما از غبار محنت گیتی

زخم جفاها چو جاده خاک‌نشین است

۶

خوبی ظاهر مخر به هیچ که دریا

دشمن جان آمد و گشاده جبین است

۷

صورت حال مرا چو روی نکویان

زلف پریشانی از یسار و یمین است

۸

ریش به قدر عصا گذار که امروز

کوتهی ریش هتک حرمت دین است

۹

در دل پر کلفت کلیم ز هجران

بسکه غبار است نقد داغ دفین است

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
سفید
۱۴۰۱/۰۹/۰۳ - ۱۷:۳۵:۲۰
  ز اختر طالع که مهر او همه کین است خیر ندیدیم اگر چه خیر درین است!!   صورت حال مرا چو روی نکویان زلف پریشانی از یسار و یمین است!...