کلیم

کلیم

شمارهٔ ۳۱ - تاریخ فوت مولانا ملک قمی

۱

ملک آن پادشاه ملک معنی

که نامش سکه نقد سخن بود

۲

چنان آفاق گیر از اهل معنی

که حد ملکش از قم تا دکن بود

۳

زدی از سوز دل در خانه آتش

دوات و کلک او شمع و لگن بود

۴

بصورت گر بکلکش آرمیدی

بمعنی ساکن بیت الحزن بود

۵

بهر جا بکر معنی جلوه کردی

باو نزدیکتر از پیرهن بود

۶

سوی گلزار جنت رفت آخر

که دلگیر از هوای این چمن بود

۷

قلم چون نی اگر نالد عجب نیست

نه او را در بنان او وطن بود

۸

کسی کانگشت بر حرفش نهادی

زغم انگشت حسرت در دهن بود

۹

بجستم سال تاریخش ز ایام

بگفتا (او سر اهل سخن بود)

تصاویر و صوت

دیوان ابوطالب کلیم همدانی به کوشش محمد قهرمان - ابوطالب کلیم همدانی - تصویر ۲۰۸

نظرات