
کلیم
شمارهٔ ۶۴
۱
دست هوسم را ز درم بیزاریست
طبعم از فکر جمع سامان عاریست
۲
چیزیکه توان گفت که دارم روزه است
آنهم چو نکو بنگری از ناداریست
نظرات