کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

شمارهٔ ۵۱ - و قال ایضاً

۱

خواجه از کبر آن پلنگ آمد

که همی با وجود بستیزد

۲

راتق وفاتقش یکی موشست

کز پلیدیش سگ بپرهیزد

۳

هر کران این بقصد زخمی زد

حالی آن دگر برو میزد

۴

هر کجا موش گشت جفت پلنگ

ابله آنکس بود که نگریزد

تصاویر و صوت

نظرات