کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

شمارهٔ ۱۰۳

۱

زهی مالیده رویت لاله را گوش

بما میزد زهی خطّ و بنا گوش

۲

لب لعل تو هر دم عاشقانرا

پر از گوهر کند چون چشمها گوش

۳

شود شیرین دهان تلخ کوشم

گرم باشد حدیثی از تو فاگوش

۴

کشم در حلقۀ زلف تو هر دم

گرفته عقل و صبر و هوش را گوش

۵

قدی چون سرو داری راستی را

که هستم از میان جان دعا گوش

۶

من از غم ناله در بسته چو بلبل

دراگنده تو چون گل از حفاگوش

۷

بگریه گوشمال چشم دادم

که از چشمت چرا دارد وفا گوش؟

۸

برقص آید دل اندر سینۀ من

چو آواز توام آید فراگوش

۹

ندارد بی جمالت دیده آبی

نباشد بی سماعت با نواگوش

۱۰

بقصد جان خلقی چشم مستت

کمان ابروان آورده تا گوش

۱۱

ز خطّ تو مثال از بنده فرمان

ز زلفت حلقه یی وز جان ما گوش

۱۲

بمن چشم خمارینت چه بگذاشت

بعشق اندر ، زبان یا چشم یا گوش

۱۳

ز تو این چشم دارم کز سر لطف

دلم را داری از بهر خدا گوش

تصاویر و صوت

دیوان خلاق المعانی ابوالفضل کمال الدین اسمعیل اصفهانی (با مقدمه و حواشی و تعلیقات و فهرستها بانضمام رسالة القوس) به کوشش حسین بحرالعلومی - ابوالفضل کمال الدین اسمعیل اصفهانی - تصویر ۸۳۶

نظرات