کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

شمارهٔ ۱۰۵

۱

گشت آشکاره راز دلم بر زبان اشک

از چشم خلق ازآن بفتاد بسان اشک

۲

افگنده پاره پاره دلم در دهان خلق

زان پاره پاره می‌نهمش در دهان اشک

۳

بردوختست چشم من از خواب تا کشید

در تار سوزن مژه از ریسمان اشک

۴

زانکه که گشت سینۀ من منزل غمت

می نگسلد ز دان من کاروان اشک

۵

صفراویت رنگ رخان در فراق او

از بهر آن همی دهمش ناردان اشک

۶

چون ناردانه یی که در او استخوان بود

پنهان شدست شخص من اندر میان اشک

۷

زان هر زمان بروی درآید سرشک من

کز دست اختیار برون شد عنان اشک

۸

تا بر رخت بنفشه و گلنار بردمید

می بشکفت ز نرگس من ارغوان اشک

۹

دل درمیان اشک و تواندر میان دل

پیداست رنگ چهرۀ توازنهان اشک

۱۰

خون دلم هدر شد از بس که هر زمان

فتوی دهد بخون دل من زبان اشک

۱۱

هر گوشه‌ای که من بگریزم ز دست غم

آرد غم تو پی به سرم بر نشان اشک

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
عین. ح
۱۳۹۸/۰۸/۱۴ - ۱۶:۴۷:۳۶
در بیت اول «بفتادم»در بیت دوم «دهان»و در بیت چهارم «زان‌گه» نادرست نوشته شده استاشکال‌های تایپی و فاصله‌گذاری‌های نادرست هم کم نیستند
user_image
عین. ح
۱۳۹۸/۰۸/۱۴ - ۱۶:۵۴:۴۸
صورت پیراستهٔ غزل تقدیم می‌شود: گشت آشکاره رازِ دلم بر زبانِ اشکاز چشمِ خلق ازآن بفتادم به سانِ اشکافگنده پاره‌پاره دلم در دهانِ خلقزان پاره‌پاره می‌نهمش در دهانِ اشکبردوخته‌ست چشمِ من از خواب تا کشیددر تار سوزنِ مژه از ریسمانِ اشکزان‌گه که گشت سینۀ من منزلِ غمتمی‌نگسلد ز دامنِ من کاروان اشکصفراوی است رنگِ رخان در فراق اواز بهر آن همی دهمش ناردانِ اشکچون ناردانه‌ای که در او استخوان بوَدپنهان شده‌ست شخصِ من اندر میانِ اشکزان هر زمان به روی درآید سرشکِ منکز دستِ اختیار برون شد عنانِ اشکتا بر رخت بنفشه و گلنار بردمیدمی‌بشکفد ز نرگسِ من ارغوانِ اشکدل در میانِ اشک و تو اندر میانِ دلپیداست رنگ چهرۀ تو از نهانِ اشکخون دلم هدر شد، از بس که هر زمانفتوی دهد به خون دل من زبانِ اشکهر گوشه‌ای که من بگریزم ز دستِ غمآرد غم تو پی به سرم بر نشانِ اشک