کمال‌الدین اسماعیل
شمارهٔ ۱۱۰
۱
گر ترا گویم که عاشق نیستم
یا ز جان یار موافق نیستم
۲
از منت باور مبادا این سخن
زانک در این قول صادق نیستم
۳
عاشقم، عاشق، بآواز بلند
پس که باشم من که عاشق نیستم؟
۴
تو بحسن افزونی از عذرا و من
در غم تو کم ز وامق نیستم
۵
عشق تو یکچند می کردم نهان
زانکه دانستم که لایق نیستم
۶
آشکارا کردم اکنون راز خویش
وندرین دعوی منافق نیستم
۷
هر که در عالم ترا عاشق شدند
من به از چندین خلایق نیستم
نظرات