
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۱۳۴
۱
ای رنگ عارض تو، آتش در آب بسته
وی چین طرّة تو ، از مشک ناب بسته
۲
جادوی غمزۀ تو ،بگشاده دست صنعت
بر عارض تو از خط، نقشی بر آب بسته
۳
نرگس ز شرم چشمت، در پیش سرفکنده
غنچه بدست حسنت، بر رخ نقاب بسته
۴
روی تو کرده روشن آفاق را وانگه
پی کور کرده، آنرا ، بر افتاب بسته
۵
هم شاخ ارغوانرا ، لعل تو خون گشاده
هم چشم نرگسانرا، جزع تو خواب بسته
۶
در چنگ فرقت تو ، هستم من شکسته
در چار میخ محنت، همچون رباب بسته
۷
آخر بدیدم ای جان، در دور خوبی تو
دست خطا گشاده، پای صواب بسته
۸
گفتی که بی وفایی، شرمت ز خود نیاید
افسوس اگر نبودی، راه جواب بسته
تصاویر و صوت

نظرات