کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

شمارهٔ ۱۵۲

۱

منم امروز و یکی مطرب و جایی خالی

شیشه یی پر ز می و صحن سرایی خالی

۲

خانه یی خرد، و لیکن چون نگارستانی

خوش و از زحمت هر خانه خدایی خالی

۳

نرد و شطرنج بدست آید و در شیوۀ خویش

راستی نیست هم از برگ و نوایی خالی

۴

خیز جانا و بیا تا سه بسه بنشینیم

که نباشند حریفان ز بلایی خالی

۵

بوفا بر تو که تنها بخرامی زیراک

نبود روی رقیبان ز جفایی خالی

۶

با تو در خلوت خواهم که کنم عشرت از آنک

بر ملاعیش نباشد زربایی خالی

۷

مطرب، انصاف درین مجلس هم زحمت ماست

لیک هم خوش نبود از دف و نایی خالی

۸

تا کنم بر رخ تو همچو صراحی ز شراب

مغز و اندیشه زهر رنج و عنایی خالی

۹

به ادب می کنمت خدمت از آن سان که بود

حرکاتم همه از چون و چرایی خالی

۱۰

دست مال سر زلف ار نکنم گه گاهی

بود از خدمت مالیدن پایی خالی

۱۱

لیک اگر از سر مستی دهمت بوسه مرنج

فعل مستان نبود خود ز خطایی خالی

۱۲

ور ببر در کشمت هست هم از جا بمرو

بهر این کار بکار آید جایی خالی

تصاویر و صوت

دیوان خلاق المعانی ابوالفضل کمال الدین اسمعیل اصفهانی (با مقدمه و حواشی و تعلیقات و فهرستها بانضمام رسالة القوس) به کوشش حسین بحرالعلومی - ابوالفضل کمال الدین اسمعیل اصفهانی - تصویر ۸۱۸

نظرات