
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۱۵۵
۱
ماه رویا بسر خویش کنی
نیک باشد که بدی بیش کنی؟
۲
چندم از هجر دل افگار کنی؟
چندم از غصه جگر ریش کنی؟
۳
مکن ای جان که نه رسمی نیکست
که همه کام بداندیش کنی
۴
هر کجا خون دلی باید ریخت
غمزۀ مست فرا پیش کنی
۵
مردمی کن، که نباشد ضایع
هر چه با این دل درویش کنی
۶
دل یک شهر بر آید از بند
گر اشارت بلب خویش کنی
نظرات