کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

شمارهٔ ۹

۱

کی بود؟کی بود؟ که در آیم ز درت

همچو زلف تو در افتم ببرت

۲

تا که از بوسه بتاراج دهم

شکر ننگت و تنگ شکرت

۳

آه کز زلف تو آمیخت دلم

بستۀ موی شدن چون کمرت

۴

همه فتنه شده بر یکدیگر

حلقۀ زلف یک اندر دگرت

۵

این دل سوخته خرمن خرمن

می نیاید بجوی در نظرت

۶

دل ز زلف تو برون آورمی

اگرم دستر سستی بسرت

۷

آب چشم و رخ ز درم هر دم

که گلی سازند از خاک درت

۸

گر ز جان دست برداری تو، دهم

از دلی پاک دلی بی جگرت

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
nabavar
۱۳۹۷/۰۱/۰۱ - ۱۷:۱۵:۰۲
چند اشتباه نوشتاری:کی بود؟تا که در آیم ز درتشکر تنگت و تنگ شکرتدل ز زلف تو برون آوردمآب چشم و رخ زردم هر دمگر ز جان دست بداری تو، دهماز دلی پاک ولی بی جگرتهیچ منبعی نبود ، همه را حدس زدمبا پوزش
user_image
عین. ح
۱۳۹۸/۰۷/۰۱ - ۰۷:۲۳:۰۶
با سلامسپاس از آقای حسین.به نظر می‌رسد مصراع اول به صورت «کی بود، کی؟ که درآیم ز درت» درست باشد.«دل ز زلف تو برون آورمی» به همین صورت درست است.«از دلی پاک، دلی بی‌جگرت» نیز به همین صورت درست است. «جگر» در اینجا به معنی اندوه است.