
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۹۳
۱
نام تو برم زبان بیاساید
یاد تو کنم روان بیاساید
۲
در بر گیرم ترا سرا پایم
تا مغز در استخوان بیاساید
۳
الّا غم تو نماند در عالم
چیزی که دلی از آن بیاساید
۴
بوس تو نیازموده ام لیکن
دشنام دهی که جان بیاساید
۵
تشویق و فتور طرّه و غمزه
گر بنشانی جهان بیاساید
۶
حیفی دانی بزرگ اگر جانم
از جور تو یک زمان بیاساید
۷
آسایش ده تو نیز یک ساعت
تا این تن ناتوان بیاساید
۸
بگشای بشب نقاب تا گیتی
از نعرۀ پاسبان بیاساید
۹
بردار ز جهره زلف تا خورشید
از گردش آسمان بیاساید
۱۰
بردوز لبم زناله تا یک شب
گوش فلک از فغان بیاساید
۱۱
بیک نفسم ز شغل آمد شد
وقتست که ناگهان بیاساید
۱۲
تا خوابگه سگ درت باری
از زحمت این گران بیاساید
تصاویر و صوت

نظرات