
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۱۳۰ - وله ایضا
۱
توقّف چون بود در آنچه صاحب
بنوک کلک خود فرموده باشد
۲
همانا در نیارد بست گردون
دری کاقبال تو بگشوده باشد
۳
ولیک از روی طالع کارمن خود
میسّر بی جگر کم بوده باشد
۴
رهی کو خرمن انفاس خود را
به کیل مدحتت پیموده باشد
۵
پس از توقیع عالی کاندرین شهر
نباشد کس که آن نشنوده باشد
۶
سزد کز نعمتت چون گرگ یوسف
شکم خالی ،خالی آلوده باشد
نظرات