
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۱۴۳ - وله ایضا
۱
رمضانست همین دهن دربند
در دوزخ به خویشتن در بند
۲
بهر دفع زبانی دوزخ
این زبان دروغ زن در بند
۳
روزکی چند با خدا پرداز
در دکّان اهر من در بند
۴
جز به ذکر و دعا دهن مگشای
ورنه هرزه مدارتن در بند
۵
نبود آدمی، ستور بود
که کند رایضش دهن در بند
۶
روزه دار آن بود که شرع کند
حسّ و وهم و خیالش اندر بند
۷
رسنی محکمست قرآنت
خویشتن رابدان رسن در بند
۸
بوی مشکت گر آرزوست نخست
به هوا راه دم زدن در بند
۹
چون رسد کاروان غیبت و فحش
در دروازۀ سخن در بند
۱۰
پس بخار دهان بجای بخور
بگریبان پیرهن در بند
۱۱
این بجا آر، ور چنین نبود
از نصیحت زبان من در بند
تصاویر و صوت

نظرات