
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۲۲۳ - ایضا له
۱
هیچ حاصل ز فضل و دانش نیست
اندرین روزگار بی حاصل
۲
کلک را گو برو به اب سیاه
تو و آن کو به فضل شد مایل
۳
گر شود تیر جعبۀ مریّخ
تیر چرخ آن زمان شود مقبل
۴
ز احتراق و رجوع باز رهد
ور بر مشتری کند منزل
۵
دست در نیزه زن که در این دور
نیست بی نیزه رونق عامل
نظرات