
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۲۴۳ - ایضا له
۱
گر عزیزست سیم بر مردم
هست از وی عزیز تر مردم
۲
چشم از آن بر سر آمد از همه تن
که ورا هست در نظر مردم
۳
چشم نرگس اگر توانستی
بخریدی به سیم و زر مردم
۴
گرگ یوسف نشد زاطلس و نیز
از عتابی نگشت خر مردم
۵
همه نیها چو نیشکر بودی
گر بدی مرد بد گهر مردم
۶
نیست یک تن که مردمیت کند
ورچه شهریست سر بسر مردم
۷
چشم ترکان سیاه دل زانست
که کند جای تنگ بر مردم
۸
مردمی در جهان نماند از آن
که بخوردند یکدگر مردم
۹
خود چه عهدست عهد ما؟ که وفا
در سگان هست و نیست در مردم
۱۰
شرف مردم از هنر باشد
نه به سیمست معتبر مردم
۱۱
اگرت آرزوی عیش خوشست
خوش فرو گیر کار بر مردم
نظرات