
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۲۷۶ - وله ایضا
۱
بجز از غصّه های مشکل من
چیست از روزگار حاصل من؟
۲
نیک سرگشته ام نمی دانم
که جهان ناخوشست یا دل من
۳
حالی از خون دل نمی گویی
شد سرشته ز خون دل گل من
۴
جان ستاند سپهر و عشوه دهد
نیست انصاف با معامل من
۵
وه که چون در مقام اندیشه
می چکد خون ز حال مشکل من
۶
ز آنهمه رنجهای بی ثمرت
و آن همه سعی های باطل من
۷
گر جهان منزل طرب گردد
سر کوی غمست منزل من
نظرات