
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۲۸۲ - وله ایضا
۱
ای ز گردون بشرف برده سبق
وز عطارد بهنر برده گرو
۲
در شب خطّ تو معنیّ دقیق
گشت انگشت نما چون مه نو
۳
اگرت ابر بهاری خوانم
بمرنج از من و از جا بمرو
۴
شاعران ژاژ چنین خود خایند
تو از این معنی در تاب مشو
۵
تو که ثابت تری از کوه چو خس
مشو از هر بادی بیهده دو
۶
نیک شو با من و اندر حق من
به بدی گفتن مفسد مگرو
۷
وجه مرسوم من ار روشن نیست
بر تو سهلست طریقش بشنو
۸
بستان داس هلل از گردون
پس بدان سنبله را سر بدرو
۹
این چه بی رسمی و بی از رمیست
که فگندی ز فرازم در گو
۱۰
جو پارینه و امسالینم
می برد اشتر و بر تو به دو جو
نظرات