کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

شمارهٔ ۲۸۶ - ایضا له

۱

بس کن ای سرد ناخوش احمق

چند و تا چند حیلت و فن تو

۲

پیش ازینم طمع چو می بودی

به عتابیّ و خزّ ادکن تو

۳

می فتادم به خاک و می دادم

بوسه بر پای تو چو دامن تو

۴

چون مرا نیست هیچ بهره از آن

بند و غل باد جامعه بر تن تو

۵

ببریدم طمع بیکباره

رستم از بارنامه کردن تو

۶

برنشینم ازین سپس همه جای

چون زه پیرهن به گردن تو

۷

هر چه می خواستم بخواهم گفت

فار غم .... در .... زن تو

تصاویر و صوت

دیوان خلاق المعانی ابوالفضل کمال الدین اسمعیل اصفهانی (با مقدمه و حواشی و تعلیقات و فهرستها بانضمام رسالة القوس) به کوشش حسین بحرالعلومی - ابوالفضل کمال الدین اسمعیل اصفهانی - تصویر ۷۲۲

نظرات