کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

شمارهٔ ۳ - ایضا له

۱

ای که بر خدمت تو کردم وقف

هم نهان خود و هم پیدا را

۲

چرخ را یک حرکت در همه عمر

بر خلاف تو نباشد یارا

۳

نیست معلوم همانا بر وجه

حال من خاطر مولانا را

۴

چشم دارم که کنی گوش کرم

سوی خادم شرف اصغا را

۵

مدّتی رفت چو دستار دراز

که تو یک جبّه ندادی ما را

۶

کرمت چون همگانرا تشریف

داد هم جاهل و دانا را

۷

ای عجب می بتوانی دیدن

در چنین جامه چو من برنا را؟

۸

زانکه هر هفته مرا این کارست

که مطّرا کنم این کالا را

۹

مبلغی سیم به من بر جمعست

هم مطرّایی و هم رفّا را

۱۰

بس که می شویم و می کوبم باز

جبّۀ خویشتن و دستا را

۱۱

ریزه ریزه شدی از زخم کدین

پوششم گرنبدی جز خارا

۱۲

وگر این حرمان کاریست که خاص

اوفتادست من تنها را

۱۳

سیم شونده و کوبنده بده

تا ز سر باز کنم اینها را

تصاویر و صوت

نظرات