
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۲۹۹ - وله ایضاً
۱
ای زبیم تو در تن اعداد
خون چو خون عصیر جوشیده
۲
پست در پای محنت افتاده
هرکه با دولت تو کشیده
۳
همّتت گوش چرخ مالیده
هیبتت شیر شیر دوشیده
۴
هست بر یاد بخشش تو رهی
جامهای امید نوشیده
۵
نه همانا که سمع اشرف را
حال من ماند نانیوشیده
۶
کار مرسوم اگر نمی دانی
حال تشریف نیست پوشیده
نظرات