
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۴۵ - ایضا له
۱
نور دین ای که در افاق جهان
خاطر تو به هنر مشهورست
۲
نظم پاکت شکر موزونست
لفظ عذبت کَهَر منثورست
۳
نرگس از فضلۀ جام لطفت
جرعه یی خورد، از آن مخمورست
۴
آفتاب از تپش خاطر تو
شعله یی یافت از ان محرورست
۵
شرح اخلاق پسندیدة تو
بر ورقهای کرم مسطورست
۶
نور عالم همه از مهر آید
دلم از مهر توزین پر نورست
۷
به دعای تو دلم نزدیکست
صورتم گرچه ز خدمت دورست
۸
اندرین عهد کز انواع محن
هر کراست دلی رنجورست
۹
خاطرم گر نکند نظم سخن
پیش ارباب خرد معذورست
۱۰
گرچه تقصیر فراوان دارم
عذر تقصیر برین مقصورست
نظرات