
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۵۵ - وله ایضا
۱
بهار ار چه بهشتی راسیتنست
دل رنجور او با ما به کینست
۲
ز باغ و نو بهار آنرا چه حاصل
که سرو و سوسنش زیر زمینست؟
۳
گلین اندام او را حال چونست
که در وقت گلش بستر گلینست؟
۴
شکوفه ناشکفته در دل شاخ
چو در تابوت روی نازنینست
۵
حجاب خاک اگر برگیری از پیش
همه پر نرگس و پر یاسمینست
۶
تو پنداری که در هر ذرّة خاک
رخ و چشم نگاری در کمینست
۷
همی ریزد گل نو رسته در خاک
از ایرا نالۀ بلبل حزینست
۸
گیاهی بر دمد سروی بریزد
چه شاید کرد رسم عالم اینست
نظرات