
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۸۱ - ایضا؛ له
۱
زان پس که هزار غصّه خورم
در بندگیت سه سال آزاد
۲
گفتم شودم جرایت افزون
چون هر کس را زیادتی داد
۳
افزون نشد این و آنچه خود بود
یکبارگی از قلم بیفتاد
۴
از صورت حال خود برین شکل
دانی که چه آیدم همی یاد
۵
خر رفت که آورد سرویی
ناورد سرو و گوش بنهاد
نظرات