کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

شمارهٔ ۹۴ - ایضاً له

۱

دل که با یادش آشنا گردد

گر بیهوده ها چرا گردد؟

۲

مرد این راه آنکس است که او

همه پیرامن بلا گردد

۳

غرقه در آب چشم خود شب و روز

همچنان چرخ آسیا گردد

۴

همچو خورشید آسمانی باش

ذرّه باشد که در هوا گردد

۵

کار خود با وکیل لطف گذار

تا همه حاجتت روا گردد

۶

نخورد غم به لذّت فانی

هر که او عاشق بقا گردد

۷

به قراضات ننگرد آن کس

که خداوند کیمیا گردد

۸

هر که گردن به بندگی بنهد

بر همه کام پادشا گردد

۹

پای خود استوار کن زان پیش

که ز دستت عنان رها گردد

تصاویر و صوت

نظرات