
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۱۷۶
۱
راز تو بنزد این و آن نتوان گفت
آسان آسان بترک جان نتوان گفت
۲
این بار که توان گفت که درد دل من
تو نشنوی و با دگران نتوان گفت؟
تصاویر و صوت

نظرات
عبدالله