
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۱۹۶
۱
وقتی که بتم گره بر آن زلف نهاد
از سختی بند بر قفا می افتاد
۲
امروز بشکر آنکه بندش بگشاد
بر روی افتاد بوسه بر پایش داد
نظرات