
کمالالدین اسماعیل
شمارهٔ ۲۲۹
۱
دوش آن دل خون گشتۀ محنت پرورد
جان هم بغم تو داد بر بستر درد
۲
چشمم بنخفت تا برو آبی ریخت
پس هم بسر کوی تو در خاکش کرد
نظرات